داماد طمعکار پدر و مادر زنش را کشت
تحقیقات درباره داماد طعمکاری که بعد از قتل مرموز برادرزنش، پدر و مادر همسرش را کشت تا ثروت آنها را تصاحب کند آغاز شده است.
راز این قتلهای پیچیده و فجیع با هویدا شدن یک زخم روی دست داماد طعمکار خانواده به نام کیارش فاش شد.
قتل مبهم مرد جوان
چهار سال قبل پدر و مادر پسری به نام بهرام به ماموران شکایت کردند و گفتند فرزندشان گم شده است. این زوج به ماموران گفتند: ما به سفر کربلا رفته بودیم و هر روز با پسرمان که مجرد است در تماس بودیم. چند روز به آمدنمان مانده بود که پسرمان دیگر تماسها را جواب نداد. وقتی به ایران آمدیم متوجه شدیم او چند روزی است که به خانه نرفته است.
با تحقیقات ماموران مشخص شد جسد پسر جوانی در کنار اتوبانی در تهران پیدا شده است. پدر و مادر بهرام با شناسایی جسد گفتند: بهرام در یک شرکت در جاده مخصوص کار میکرد. او هر روز صبح زود با سرویس به محل کارش میرفت و اگر خواب میماند هم با تاکسی میرفت.
در ادامه تحقیقات پلیس رد تلفن همراه مقتول را زد و متوجه شد گوشی تلفن او در شهری در غرب کشور روشن شده است. ماموران به غرب کشور رفتند و متوجه شدند تلفن دست یک زن است. او گفت: گوشی تلفن را شوهرم به من هدیه داده و نمیدانم آن را از کجا آورده است.
به این ترتیب ماموران شوهر این زن به نام عیسی را بازداشت کردند. عیسی مدعی شد در تهران مسافرکشی میکند و گوشی در ماشینش جا مانده بود؛ اما از قتل خبر ندارد.
با این حال با توجه به شکایت اولیای دم کیفرخواست علیه عیسی صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی، پدر و مادر مقتول درخواست قصاص کردند و گفتند گذشت نمیکنند. سپس عیسی در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من در تهران مسافرکشی میکردم و در ماشین هم میخوابیدم. هر چندماه یک بار به زن و بچهام سر میزدم. مدتی بود که زنم از من گوشی تلفن همراه خواسته بود و من برای اینکه خوشحالش کنم این گوشی را به او دادم.
متهم گفت: این تلفن در ماشین من جا مانده بود، چند روزی منتظر شدم تا کسی به آن زنگ بزند و صاحبش پیدا شود اما صاحب آن پیدا نشد و من هم گوشی را به همسرم هدیه دادم؛ اما از قتل بهرام خبر ندارم
ماموران پلیس رد تلفن عیسی را زدند و متوجه شدند او در زمان کشته شدن بهرام در منطقهای حضور داشته که بهرام نیز آنجا بوده است. عیسی در این باره گفت: من مسافرکش هستم و در همان زمان مسافر داشتم.
با توجه به اینکه عیسی زیر بار اتهام قتل نرفت قضات بر اساس مدارک حکم بر قصاص دادند اما دیوان عالی کشور حکم قصاص را نقض و اعلام کرد این قتل از موارد لوث است و باید درباره آن قسامه برگزار شود.
قتل پدر و مادر مقتول
در حالی که چهار سال از قتل پسر جوان گذشته بود و دادگاه نیز جلسه قسامه را تعیین و اولیای دم نیز 50 نفر را برای قسم خوردن به دادگاه معرفی کرده بودند، خبر رسید پدر و مادر بهرام به قتل رسیدهاند.
در تحقیقات مشخص شد این افراد در خانهشان در طالقان کشته شدهاند. تنها بازمانده این زوج که یک زن جوان بود پیگیری پرونده را آغاز کرد. تحقیقات پلیس نشان میداد این زوج گلویشان بریده شده و آنها قصد داشتند در برابر قاتل مقاومت کنند اما نتوانستند. هرچند ردی از قاتل وجود نداشت اما یک زخم روی دست داماد مقتولان همه چیز را لو داد.
وقتی کیارش برای پیگیری پرونده به اداره آگاهی رفته بود افسر پرونده متوجه زخم روی دست او شد اما با توجه به حساسیت موضوع آن را علنی نکرد و با چند سوال ساده سعی کرد مدارکی جمعآوری کند. کیارش به افسر پرونده گفت دستش هنگام تعمیر ماشین زخم شده است.
پلیس متوجه شد کیارش در یک دانشگاه مشغول به کار است و کارمند ردهبالاست. به این ترتیب ماموران تحقیقات محرمانه خود را پی گرفتند و مشخص شد او روز حادثه وارد دانشگاه شده و کارت ورود نیز زده اما دوربینهای مداربسته نشان میدهد او بلافاصله از در دیگر دانشگاه خارج شده و پلاک اتومبیلش را در پارکینگ عوض کرده و به سمت طالقان حرکت کرده است.
به این ترتیب کیارش بازداشت شد و به قتل فجیع اعتراف کرد. او گفت: پدر زنم مقدار زیادی زمین و ملک داشت که همسرم تنها وارث او بود. من هم میخواستم هرچه زودتر پولدار شوم برای همین به ارثیه همسرم نیاز داشتم؛ برای اینکه چندین ملک پدرزنم در طالقان، پونک، شهران و مکانهای دیگر را به دست بیاورم وقتی آنها در خانه تنها بودند، وارد خانه شدم و با چاقو آنها را به قتل رساندم. زخم روی دستم هم به خاطر مقاومت مادر زنم بود.
به این ترتیب با توقف پرونده اول که قتل فرزند این زوج بود، این بار تحقیقات درباره اینکه آیا کیارش در قتل برادرزنش هم نقش داشته است آغاز شده و ماموران پلیس طالقان در حال رسیدگی به پرونده هستند.