آنچه هفتم اکتبر رخ داد تنها نوک قله کوه مقاومت است
روزنامه رای الیوم لبنان طی تحلیلی به بررسی عملیات طوفان الاقصی مقاومت فلسطین علیه رژیم صهیونیستی و حمله این رژیم به نوار غزه پرداخته و تاکید میکند که تل آویو با چراغ سبز آمریکا دست به پاکسازی قومی و کشتار جمعی در غزه زده است.
به گزارش آپارات نیوز، این روزنامه نوشت، چند روز پس از پیروزی «معجزهآسا» بزرگی که جناحهای مقاومت در نوار غزه از طریق آزادسازی برقآسا اکثر مناطق جنوبی فلسطین و کنترل بیش از ۳۵ شهرک به دست آوردند، رژیم اشغالگر نه تنها نتوانسته به هیچ دستاورد نظامی یا سیاسی خاصی برسد که متحمل یک سری شکستها نیز شده است تا جایی که این رژیم و رهبری آن حتی اگر نگوییم در عمق، در آستانه فروپاشی کامل قرار دارند.
رژیم صهیونیستی نتوانست بیش از دو میلیون فلسطینی ساکن نوار غزه را جابجا کند و یک سرزمین جایگزین در صحرای سینا و دیگری در مرحله بعدی در اردن ایجاد کند و جنبش حماس که رژیم صهیونیستی به دنبال نابودی آن است قویتر و محکمتر ظاهر شده، محبوبیت آن افزایش یافته و بیشتر تلاشها برای تحریک علیه این جنبش، بسیج کردن دنیا علیه آن، تمامی کمپینهای رسانهای گمراه کننده که در این زمینه به کار گرفته شدند، مخصوصا تلاش نتانیاهو و دار و دستهاش برای تشبیه حماس به داعش، تبلیغ اخبار و تصاویر کاذب و دخالت دادن جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا در تکرار این اخبار دروغ شکست خورد و نتایج همه این تلاش ها برای اعتبار رسانههای صهیونیستی که رو به تضعیف است، در سراسر جهان فاجعه بار بود.
هنگامی که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده که به یهودیت و صهیونیسم خود میبالد، پس از شکست تور تبلیغاتی خود در پایتختهای عربی، حمایت مشتاقانه خود را از آواره شدن مردم نوار غزه به سینا پس گرفت و ناگهان اعلام کرد آمریکا با درخواستها برای مهاجرت اجباری مخالف است و بایدن مجددا از رژیم صهیونیستی میخواهد به قوانین جنگ احترام بگذارد (البته هر وقت که آمریکا به آن متعهد شود)، این بدان معناست که هجمه آمریکا در حمایت از تل آویو آن هم با حمایت یک ناو هواپیمابر در مسیر شکست و نتیجه معکوس و آغاز روند اعتراف به شکست کامل و پیامدهای آن است.
تخلیه به زور جمعیت غزه زشتترین نوع پاکسازی قومی است که با عملیاتهای نسل کشی، بمبارانهای هوایی وحشیانه و چراغ سبز دولت آمریکا حمایت میشود که خود را «کعبه» حقوق بشر اعلام کرده، جنگهایی را آغاز و کودتاهای خونین را به منظور گسترش به اصطلاح دموکراسی و ارزشهای لیبرالی در جهان سازماندهی کرده است.
رژیم اشغالگر میخواهد واشنگتن را به جنگ منطقهای با ایران و بازوهای نظامی آن بکشاند، در شرایطی که دیگر جنگ منطقهای خود را در اوکراین میبازد و با چین در تایوان در آستانه سومین جنگ خود قرار دارد، مسالهای که مظهر این ضربالمثل انگلیسیها است که میگوید: “با چنین دوستانی، چه کسی دشمن میخواهد؟!”
جنگ مقاومت در غزه ناگزیر معادلات قدرت و قواعد درگیری در منطقه خاورمیانه را تغییر خواهد داد و نقشه منطقه را به طور اساسی از نو ترسیم خواهد کرد. این نقشهای است که ممکن است در آن رژیمی به نام «اسرائیل» در آینده قابل پیش بینی وجود نداشته باشد.
اولین نشانههای تغییر در منطقه به لطف پیروزی فلسطین توسط تظاهرات میلیونی در اکثر پایتختهای عربی متبلور شد که همانند یک همهپرسی علیه عادیسازی روابط و سیاستهای رسمی کشورهای امضاکننده «صلح ابراهیم» یا آن توافقنامههایی بود که پیش از آن توسط کشورهای درگیر قبلی، مانند مصر، اردن و سازمان آزادی بخش فلسطین منعقد شد.
این تظاهرات میلیونی منعکس کننده انقلابی در روحیه عمومی ملت غرب است که منطقه و مردم آن را به اولین چشمههای مقاومت خود باز میگرداند، همانطور که اشغالگر را به عنوان دشمن ملت و ایمان، منبع جنگ، قتل عام و بی ثباتی به جایگاه سابق خود باز میگرداند.
چه کسی تصور میکرد که به عنوان مثال عراقی که ایالات متحده و متحدان عربش در جنگ با آن صدها میلیارد هزینه کردند تا این کشور را به آغوش آمریکا بازگردانند، اکنون عربیت و جایگاه خود را به عنوان کشوری بازیافته که با آمریکا و رژیم صهیونیستی مقابله میکند و با همه طوائف و قومیتهای مختلفش از مقاومت فلسطین حمایت میکند و علیه کشتار جمعی در نوار غزه است؟ چه کسی فکرش را میکرد که بیش از دو میلیون اردنی به سمت مرز با فلسطین اشغالی سرازیر شوند و برای سقوط اشغال و حامی آن آمریکا، کشوری که بیشترین حمایت مالی را از اردن (سالانه ۱.۳ میلیارد دلار) دارد و ۱۶ پایگاه نظامی در این کشور ایجاد کرده است، شعار سر دهند؟ همین امر در مورد تظاهرات در یمن، الجزایر و لبنان، تونس، مراکش، بحرین، عراق و بسیاری دیگر از کشورهای عربی صدق میکند.
همینطور عربستان موضوع عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را متوقف کرد، جنایتهای این رژیم و پاکسازی قومی آن را در نوار غزه محکوم کرد و مسوولیت این جنگ و عواقب آن را به گردن این رژیم انداخت. مصر با طرحهای پاکسازی قومی مقابله کرده و مرزهایش را بست و در مقابله با آمریکا و رژیم صهیونیستی، فرودگاه العریش را برای استقبال از کمکهای انسانی برای مردم غزه باز کرد و طبق جدیدترین اخبار دریافت دهها میلیارد از دولت آمریکا برای حل بحران اقتصادی خود را در ازای اسکان مردم غزه در صحرای سینا رد کرد.
شکستهای متعدد رژیم صهیونیستی به سرعت در حال افزایش است و حمله زمینی به نوار غزه اگر شروع شود، طولانی و هزینهبر خواهد بود و آنچه هفتم اکتبر رخ داد تنها نوک قله کوه مقاومت است.
انتهای پیام