ریختن زباله در جنگل و طبیعت نشانه فقر فرهنگی
به گزارش آپارات نیوز آخرین روزهای گرم تابستان و حداکثر استفاده گردشگران از منابع طبیعی کشور بهانهای شد تا پای صحبتهای محمدآقا یکی از پاکبانان شریف و زحمتکش پارکجنگلی هیرکانی النگدره گرگان واقع در قلب شهر ومرکز استانگلستان بنشینیم و گزارشی از بلاهایی که در این ایام برخی گردشگران سر این یادگار عصر یخبندان و طبیعت زیبای آن میآورند، تهیه کنیم.
اگر چه فرهنگ ریختن آشغال در طبعیت در پارکجنگلی هیرکانی النگدره گرگان یا فسیل زنده پنجاه میلیون ساله نسبت به گذشته که در این پارک خودروها تردد داشتند بهتر شده اما هنوز هستند کسانی که راحتی خود را بر تخریب محیط زیست ترجیح می دهند و بدون ملاحظه آشغال های خود به ویژه بطریهای پلاستیکی آب را در طبیعت رها می کنند. واقعیت این است که در کنار مسئولیت فردی شهروندان و گردشگران در فرهنگ نریختن زباله، مسئولان و سازمانهای مختلف نیز وظیفه دارند برای فرهنگسازی اقدام نمایند. از مسئولان این توقع وجود دارد که نسبت به مسئله محیط زیست وجنگل فعالیتهای بیشتری داشته باشند. با وضع قوانین و ایجاد آموزشهای گوناگون، مردم را نسبت به نریختن زباله آگاه کنند.
مسئولان با اجرا کردن قوانین و فرهنگسازی درست و آموزش مستمر و شهروندان جامعه با رعایت کردن مداوم و احساس وظیفه نسبت به فرهنگ نریختن زباله هر دو می توانند با همکاری یکدیگر این فرهنگ پسندیده را در جامعه نهادینه نمایند. ما باید بپذیریم که نسبت به محیط زیست و سلامتی شهرمان مسئول هستیم.
ما باید خودمان توقع داشته باشیم که همچون منزل ومحیط کار خود نباید در معابر و طبیعت آشغال بریزیم. پذیرش این وظیفه، به مرور موجب خواهد شد که تمام افراد نسبت به نریختن زباله احساس مسئولیت پیدا کنند. زمانی که سخن از فرهنگ میشود افراد به فرهنگ ایران زمین و تاریخ ۲۵۰۰ ساله خویش و امپراتوری هخامنشیان میبالند اما دریغ از آن که خود درحال نابودی و به فراموشی سپردن آن فرهنگ غنی هستند. داشتن فرهنگ چندین هزار ساله به تنهایی برای یک کشور و قوم کافی نیست زیرا با توجه شرایط میتوان دریافت که در عمل به رعایت چنین موضوع کوچکی مشکل دارند وهمانقدر که زباله را بی ارزش میشمارند ریختن زباله را هم بی اهمیت جلوه میدهند به گونهای که در بیشتر مواقع شاهد صحنه هایی همچون پرتاب شدن زباله از داخل ماشین به بیرون، انداختن زباله در یک قدمی سطل زبالههای موجود در شهر و دهها مورد دیگر هستیم.
دقیقا با قاطعیت می توان گفت ریختن زباله در کوچه و خیابانها نشان از فقر فرهنگی می باشد اما مگر میشود مردمانی که در سرتاسر جهان از فرهنگ آنان سخن گفته میشود به رعایت چنین موضوع مهمی اهمیت ندهند؟ در بسیاری از کشورها برای ریختن زباله مبالغ هنگفتی جریمه اعمال می شود و مردم این موارد را رعایت مینمایند تا هم جریمه نشوند و هم از چهره زیبای شهر حفاظت نمایند.
اکثریت مردم ما سعی میکنند که مقصری برای آلودگی هوا و زیبا نبودن چهره شهر و جنگلهای هیرکانی پیدا کنند ولی چرا هیچ وقت به خودمان نگاه نمیکنیم که شاید مقصر اصلی خود ما باشیم؛ پس باید نریختن زباله را به یک فرهنگ تبدیل کرد تا فرزندان آینده از نبود هوای پاک و محیط و جنگل زیبا رنج نبرند. در کشور ماریختن اشغال و زباله در طبیعت و جنگل وآلوده ساختن منابع آب وخاک ورودخانه ها امری عادیست وهیچ برخوردی از طرف مردم و مسئولین صورت نمی گیرد آیا این فرد همین رفتار نابهنجار با طبیعت را می تواند در یک کشور پیشرفته نظیر سویس و یا فنلاند و نروژ انجام دهد یا آشغال وزباله در معابر عمومی و رودخانه ها رها کند؟
جواب قاطعانه خیر است. بااولین برخورد از طرف مردم همان محل مواجه میشود پس به خودش اجازه انجام چنین رفتاری را نمیدهد ،از همه اینها مهمتر فرهنگ سازی از طریق رسانه ها وخانواده ومدرسه و نهادهای شهری و استانی نظیر شهرداریها ومحیط زیست و منابع طبیعی است. به امید آنکه کمی مسئولانه تر رفتار کنیم و به پاک ماندن طبیعتمان کمک نماییم و این حرکت را از خود وخانواده خود و کودکانمان شروع نماییم.