برای سرمایههای از دست رفته «تعزیه» جایگزینی نیامد
در مسیر عشق…
شاهین علایینژاد، بازیگر و کارگردان تئاتر با اشاره به قرار گرفتن در شرایط فراموشی نمایشهای ایرانی گفت: اغلب بزرگان تعزیهخوان ما از دنیا رفتهاند، اما جایگزین مناسبی برایشان وجود ندارد و این اصلا خوب نیست.
شاهین علایینژاد بازیگر و کارگردان تئاتر در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا درباره وضعیت نمایشهای ایرانی گفت: نمایشهای ایرانی، چون قوالی، شبیهخوانی، سخنوری، پردهخوانی، نوروزخوانی، تخت حوضی، سیاهبازی و موارد دیگر این روزها دیگر نام و نشان کمی دارند چرا که کسی ارزشی برای نمایشهای ایرانی قائل نیست.
وی در ادامه افزود: در حال حاضر کجا میبینید که سخنوری و نقالی اجرا شود؟ جز مواردی معدود و اندک؛ البته من با این حرف هم مخالفم که بگوییم تئاتر فقط باید در سالن اجرا شود یک تئاتر میتواند در یک سالن نجاری هم اجرا شود، اما زمانی که ما به تئاتری که برای خودمان است اهمیتی ندهیم و نگاهمان به جای دیگری باشد قطعا داراییهای خود را نیز از دست میدهیم.
علایینژاد با آوردن مثالهایی از برخی بزرگان نمایشهای ایرانی مثل سعدی افشار توضیح داد: همه این افراد در گمنامی از دنیا رفتند، حال که دیگر سعدی افشاری نداریم چه کسی سیاه ایرانی است؟ یا مثلا در نقالی هر کسی بخواهد نامی بیاورد یاد مرشد ترابی، کامبیز روشن روان و هاشم فیاض میافتد، نسخههایی از تعزیه را اینها اجرا میکردند که منحصر به فرد بود. هاشم فیاض دویست و هشتاد مجلس تعزیه برگزار کرد، اما حال که از دنیا رفته تنها پنجاه مجلس تعزیه داریم، اینها سرمایههایی است که از دست رفته و جایگزینی برایشان نبوده است. ما الان میبینیم شبی ۱۴۰ نمایش مجوز اجرا دارند، چند تا از این نمایشها ایرانی هستند؟
وی همچنین با اشاره به گونه نمایش سیاه بازی و مبارک گفت: اگر بخواهیم مابه ازایی برای مبارک بیاوریم در ایتالیا یک شخصیتی به اسم پانچ است، اما او همه را میکشد، سیاه نمایشهای ما پیامآور صلح، دوستی و آشتی بود، اما دیگر از او در گونههای نمایشی استفاده نمیشود.
این بازیگر تئاتر همچنین گفت: ما در ورکشاپها زیاد میبینیم شاگردانی را که رنگ کروات فلان اجرای بازیگری در نمایش چخوف را میدانند، اما نمیدانند مهدی مصری، سید حسین یوسفی، اردشیر سهرابی، اصغر زمانی، امیری، ذبیح گرجی و یکتا چه کسانی بودند پس الان هم شرایط مثل قبل است و تفاوتی نکرده است. من چهل سال روی صحنه تئاتر فریاد زدم که بگویم بستر نمایش ایرانی باید فراهم باشد، ما یک دوره نمایشهای ایرانی داشتیم که با آنها شرایط سیاسی را تغییر میدادیم، اما الان این تعزیهخوانها را از دست دادهایم و تنها چیزی که عایدشان شده قطعه هنرمندان است، هنرشان محو و همه چیز تمام شد.
وی در پایان گفت: نمایشهای ایرانی قوانین خاص خود را دارد که برای رساندن هدف و اندیشه کارگردان و طراح اتفاقات بزرگی را رقم میزند، در واقع این افراد ظرفی میشوند که هر چیزی در آن مظروف میشود حتی هملت را هم میتوان به شیوه سیاه بازی کار کرد، ما الان نیاز به این دست کارها داریم.