تک فرزندی یا چند فرزندی؟
علی یاریطلب اظهار کرد: بسیاری از کسانی که یک فرزند دارند بهویژه اگر نخستین فرزندشان از ابتدای بارداری و پس از زادهشدن دچار انواع و اقسام مشکلات مانند ویار برای مادر یا در دوران نوزادی رفلاکس و زردی و مانند آن بوده باشد نسبت به فرزند دیگر دچار تردید میشوند و با خود میگویند تازه از سختیها کمی آسوده شدهام بنابراین بهتر است به فکر فرزند دیگر نباشم.
وی ادامه داد: برخی دیگر از پدر و مادرها بهانههای دیگری مانند اینکه میخواهم تمام وقت و انرژی خود را برای همین یک فرزند و تربیت او به کار بگیریم یا از عهده مخارج آن برنمیآییم این موضوع را منتفی میدانند ، اما این پدر و مادرها باید بدانند تک فرزندها اندوه زیاد و تنهایی مضاعفی را تجربه میکنند و در بزرگسالی دچار انواع آسیبها میشوند.
یاریطلب تصریح کرد: در دنیا پژوهشهای زیادی درباره تک فرزندی و آسیبهای آن انجام شده که نشان میدهد این مشکلات در میان تک فرزندان بسیار زیاد است و امروز در بسیاری از کشورها تبلیغات و رسانهها همه به این سمت حرکت میکنند تا مردم را برای داشتن بچههای بیشتر هدایت کنند.
این روانشناس با اشاره به اینکه تحقیقات نشان میدهد که همان وقت و انرژی که والدین برای یک فرزند میگذارند را میتوانند درست و بهینه تقسیم کرده و به دو فرزند اختصاص دهند، بیان کرد: دو فرزند اتفاقا، چون پس از مدتی با هم بازی میکنند از پدر و مادر زمان کمتری میگیرند، اما تکفرزندها مدام میخواهند با پدر و مادرشان باشند و کسی را جز آنها ندارند که وقتشان را پر کنند.
وی با اشاره به اینکه یکی دیگر از ایرادات و معایب تک فرزندی ابتلا به سندروم آشیانه خالیست، افزود: سندروم آشیانه خالی نوعی بیماری روانیست که پس از ترک خانه توسط تنها فرزند خانواده نصیب پدر و مادر میشود و علائمی چون افسردگی و اضطراب یا احساس پوچی و تنهایی دارد.
یاریطلب با اشاره به دلایل داشتن فرزند دوم، بیان کرد: یکی از خوبیها و مزایایی که فرزند دوم دارد این است که از وابستگی بیش از اندازه پدر و مادر به فرزندشان جلوگیری میکند.
این روانشناس ادامه داد: تمام پدر و مادرها فرزندشان را بیاندازه دوست دارند و اگر تنها یک فرزند داشته باشد حساسیت و وابستگیشان به او بیش از اندازه میشود و این برای هیچیک از فرزند و والدین خوب نیست، پدر و مادر تک فرزندها معمولاً به شکلی افراطی به آنها وابستهاند و این موضوع تا بزرگسالی ادامه داشته و باعث میشود چشمداشتهای بیموردی نیز در وجود آنها ایجاد شود.
وی با اشاره به اینکه هرچه شمار فرزندان بیشتر باشد پدر و مادر در بزرگسالی خانواده بزرگتری خواهند داشت و دور و برشان پر میشود از نوه و نتیجه که سبب شادی و نشاط و شادابی در آنها میشود افزود: پدر و مادرهای امروز، چون فرزندان کمی دارند در آینده و به هنگام سالمندی هم نوههای زیادی ندارند و همین موجب افسردگی و پژمردگیشان میشود.
یاریطلب افزود: معمولاً با آمدن هر نوزاد شور و شوق زندگی در کنار سختیها دوباره به اوج میرسد و سبب شادابی و بهوجودآمدن انگیزه در پدر و مادر و اطرافیانشان میشود.
این روانشناس بیان کرد: هنگامی که خانوادهای یک فرزند خود را تا اندازهای بزرگ میکند و از سختیهای نوزادی آن رها میشود زندگی به حالت سکون اولیه برمیگردد بنابراین نوزادی دیگر میتواند شادابی را بار دیگر به خانواده بازگرداند و همبازی خوبی هم برای فرزند نخست فراهم شود.
وی با اشاره به اینکه داشتن خواهر یا برادر هر اندازه هم که با هم متفاوت و دارای اختلاف دیدگاه و نظر باشند اهمیت زیادی دارد، بیان کرد: برخی براین باورند که انسان میتواند دوست پیدا کند این درست است، اما هیچ دوستی نمیتواند جای خانواده و خواهر و برادر انسان را بگیرد.
یاریطلب با بیان اینکه پژوهش درباره مادران انجام شده که نشان میدهد میزان خودکشی در میان مادرانی که بیش از یک فرزند دارند بسیار کمتر است، ادامه داد: اگرچه داشتن فرزند دوم و حتی سوم سختیهای خاص خود را دارد، اما بر روی انگیزه و شادابی و هدفمندی پدر و مادر تأثیر بسیار زیادی دارد.