آیا غرب پشت زلنسکی را خالی میکند؟
به دنبال تشدید تنشها میان فلسطین و رژیم صهیونیستی و حملات مرگبار این رژیم به نوار غزه و پاسخ کوبنده مقاومت که نگرانی غرب را نیز در حفاظت از تلآویو به دنبال داشته، اکنون به نظر میرسد که سران غربی حامی اوکراین، زلنسکی را از یاد بردهاند.
پیش از انجام عملیات توفانالاقصی و حمله گسترده مقاومت به سرزمین اشغالی که واکنش تند و عجولانه رژیم صهیونیستی را به دنبال داشت و تاکنون باعث کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از فلسطینیان بیگناه شده جنگ اوکراین در صدر اخبار رسانههای غربی قرار داشت و تمامی سران اروپایی در تلاش برای جلب حمایتهای مالی و تسلیحاتی از اوکراین برای تقویت این کشور در مقابل روسیه و در واقع دست بالا گرفتن در یک جنگ نیابتی مقابل مسکو بودند.
اما به نظر میرسد تا تشدید اوضاع در سرزمینهای فلسطینی و ناکامی رژیم صهیونیستی در رسیدن به اهدافش برای نابودی حماس اکنون تمامی توجهات به سمت متعهد اول و بدون، چون و چرای امریکا یعنی رژیم صهیونیستی برگشته و ولودیمیر زلنسکی و اوکراین از یاد رفتهاند.
چی بو در بررسی چرایی کنار گذاشته شدن احتمالی زلنسکی از توجهات غرب در رسانه The Islander آورده است: «تا پیش از حمله حماس نشانههایی از کاعش حمایتها از اوکراین وجود داشت. تا چندین ماه پیش تصور اینکه متحدانی همانند لهستان حمایت بیچون و چرای خود از اوکراین را به زیر سوال ببرند، غیرممکن جلوه میکرد. به ستوه آمدن اروپا از جنگ، شکست ضدحمله اوکراین و کاهش عمومی حمایتهای غرب از جنگ به همراه تصمیمات سیاستمداران ارشد امریکایی باعث شده بود تا حمایتها از اوکراین به وضوح کاهش یابد. آخرین چیزی که زلنسکی به آن نیاز داشت، این بود که تشدید تنشها در خاورمیانه منابع باارزش را از اوکراین به سوی جنگی دیگر روانه کند.
تشدید تنشها از سوی اسراییل ممکن است فرصتی را برای امریکا در راستای شانه خالی کردن از تعهداتش در قبال اوکراین فراهم کرده باشد. درگیری اسراییل و حماس میتواند به ماهیتی وجودی برای متحد و شریک اصلی این کشور یعنی اسراییل منجر شود. با نزدیک شدن به انتخابات ریاستجمهوری در امریکا، جنگ در اوکراین برای جو بایدن از لحاظ مالی و سیاسی دردسرساز شده است. دخالت امریکا در درگیری اخیر در خاورمیانه میتواند همهچیز را برای بایدن آسانتر کند.
در عین حال برخلاف اعلامیههای عمومی، اشتیاق برای ارسال کمکهای نظامی به اوکراین در حال کاهش است. جدا از این مساله، ظرفیت تولیدی غرب نیز توانایی پشتیبانی از یک جنگ تمام عیار در اوکراین را ندارد.
مساله مهم دیگر ناکامی مصیبتبار ضدحمله زلنسکی است. اوکراین که قرار بود طی مانور خود روسیه را شکست دهد، بدون آنکه به دستاورد خاصی برسد، منابع و نیروی انسانی خود را از دست داد و به شهرت غرب آسیب زد. این ضدحمله تنها باعث شد تا غرب بیش از پیش به این باور برسد که اوکراین باید با روسیه آشتی و بخشی از اراضی خود را واگذار کند.
جای شک نیست که درگیری نوظهور در خاورمیانه از حمایتها از جنگ اوکراین خواهد کاست. با اینکه اسراییل تنها بخش محدودی از مهمات مورد نیاز اوکراین را دریافت میکند، با توجه به شاخصهای مختلف این درگیری ممکن است نیازی برای انباشت مهمات برای جنگ طولانیمدت احتمالی شکل بگیرد. لابی سیاسی و دفاعی قدرتمند اسراییل در امریکا احتمالا در تمامی تصمیمگیریها از لابی اوکراین پیشی خواهد گرفت. هیچ رییسجمهور احتمالی در امریکا نیز اسراییل را به حال خود رها نخواهد کرد.
درحالی که اکثر مردم امریکا از اسراییل به عنوان مردمی قهرمان یاد میکنند، رسانههای غربی چهرهای دردسرساز از اوکراین ساختهاند. نیروهای روسی مواضع خود را حفظ کردهاند، قیمت نفت درحال افزایش است، بازارهای جهانی بیثبات شدهاند و حال با آغاز جنگ در اسراییل، احتمال اینکه کنگره امریکا به تامین مالی بیشتر کییف بپردازد بسیار کم شده است. تمامی اینها بدون در نظر گرفتن این بوده که زمستان درحال فرارسیدن است و چالشهای جدی برای اتحادیه اروپا برای کمک به اوکراین رقم خواهد زد.
هماکنون زلنسکی به هرجا که نگاه میکند، برای خود دردسر پیدا میکند. زلنسکی ممکن است که متوجه مشکلات پیشروی خود شود و به دنبال صلح بگردد یا اینکه ممکن است تمامی حقایق را نادیده بگیرد و با استیصال تلاش کند خود را در مرکز توجهها نگه دارد. به نظر میرسد اتفاقاتی که در روزهای گذشته در اسراییل رخ داد نه تنها باعث افزایش برخی از درگیریها شد، بلکه آغازی بر پایان درگیری دیگر است.»