از معطوف شدن همدردی اجتماعی به مواقع خاص تا ارسال رایگان بسته پستی به بندرعباس!
انفجار مهیب بندر شهید رجایی در بندرعباس موجی از اندوه و همدلی را در سراسر ایران به راه انداخت. حادثه ای تلخ که همه با آن همدردی کردند اما در کنار اقدامات خالصانه و سرشار از همدلی برخی واکنش های نمایشی در فضای مجازی نیز پرسش هایی درباره ماهیت همدردی در عصر شبکه های اجتماعی به وجود آورد. موضوعاتی که یک جامعه شناس به آنها پرداخت و البته تاکید کرد: نکته مهم این است که این همدردی یک روند متداوم باشد و در سایر اتفاقات اجتماعی هم وجود داشته باشد.

به گزارش آپارات نیوز بلافاصله پس از انتشار خبر انفجار موجی از همدردی در میان مردم شکل گرفت. به محض اعلام نیاز به خون مردم از شمالی ترین نقطه کشور تا جنوبی ترین نقطه به مراکز انتقال خون هجوم بردند و گاهی حتی تا چند ساعت در صف های طولانی منتظر ماندند تا به سهم خود به آسیب دیدگان این واقعه تلخ کمک کنند عده ای دیگر دست به کار شدند تا ماسک های مخصوص بخرند و برای ساکنان آن منطقه ارسال کنند و… موضوعاتی که گواهی بر حس همبستگی مردم بود.
واکنش ها و همدردی ها اما به همین جا ختم نشد و در فضای مجازی هم ادامه داشت. استوری های اینستاگرام پست های توییتر و پیام های تلگرامی پر شد از تسلیت همدردی و دعا برای پیدا شدن مفقودین و طلب آرامش برای بازماندگان. بسیاری از کاربران با انتشار تصاویر و پیام هایی از بندرعباس تلاش کردند صدای مردم این شهر را به گوش دیگران برسانند؛ اقداماتی هرچند ساده که نشان دهنده عمق همدردی مردم برای این واقعه تلخ بود.
سری دوزی تسلیت ها!
اما در کنار این نوع همدلی برخی واکنش ها هم رنگ و بویی متفاوت داشت. انتشار استوری هایی با بنرهای آماده در قالب های یکسان که گاه بدون هیچ توضیح یا محتوای شخصی منتشر می شد حس نمایشی بودن را به مخاطبان منتقل می کرد. این بنرها که اغلب با طرح های گرافیکی یکنواخت و پیام های کلیشه ای همراه بودند گویی تنها برای پر کردن فضای مجازی و نشان دادن اینکه «ما هم همدردیم» طراحی شده بودند. واکنشی که بی شباهت به پیام های تبریک نوروزی نبود که برخی اشخاص برای تمام مخاطبین تلفن همراه خود ارسال می کنند!
از سوی دیگر برخی کسب وکارهای آنلاین و فروشگاه های مجازی نیز با اقداماتی عجیب وارد میدان همدردی شدند. اعلام «ارسال رایگان محصولات به بندرعباس» توسط برخی از فروشگاه های آنلاین در حالی که شهر درگیر بحران و مردم در شوک این فاجعه بودند برای بسیاری غیرمنطقی و حتی توهین آمیز به نظر آمد. پیشنهادهایی که گاهی با هشتگ های مرتبط با حادثه منتشر می شد و بیش از آنکه کمکی به مردم آسیب دیده کند به نظر می رسید با هدف تبلیغ و جلب توجه طراحی شده اند. این رفتارها که گاهی شکل نمایشی به خود می گرفت انتقادهایی را در شبکه های اجتماعی به دنبال داشت؛ چنانچه برخی معتقد بودند که این اقدامات نه از سر همدلی بلکه با نیت بهره برداری از فضای احساسی حادثه انجام شده است و در مقابل عده ای هم استدلال می کردند که حتی چنین واکنش هایی اگر نیت خیر پشتشان باشد می تواند به دیده شدن بیشتر حادثه و جلب کمک های گسترده تر منجر شود.
در این شرایط آنچه مهم است اما بررسی علت بروز برخی از این رفتارها است؛ واکنش هایی احساسی به یک واقعه تلخ که گویی پس از مدتی تغییر ماهیت می دهند برای برخی شکل و شمایل انجام وظیفه به خود می گیرد و برخی دیگر هم سوار بر سیل پست ها و استوری ها می گویند چرا ما از قافله عقب بمانیم؟
اعلام همدردی اصل فطری انسان هاست
در این زمینه محسن عاشوری – جامعه شناس فضای مجازی و استاد دانشگاه – به آپارات نیوز می گوید: یکی از مباحثی که همیشه در بین روابط انسانی در جوامع مختلف وجود دارد همین موضوع حساس بودن نسبت به اتفاقات مختلف و واکنش نشان دادن نسبت به آنها است که می تواند جنبه مثبت یا منفی داشته باشد. بروز واکنش در برابر اتفاقات جمعیِ تلخ یا حتی شاد یک اصل فطری است و نمی توان آن را انکار کرد. همه انسان ها نسبت به یکدیگر عواطف و احساساتی دارند که در مواقع بروز اتفاقات تلخ یا بحران ها منجر به بروز واکنش همدردی می شود به شکلی که همه دوست دارند تا جایی که در توان دارند به فرد آسیب دیده کمک کنند.
مترصد فرصت یا همدردِ واقعی؟
او معتقد است که برای بررسی جنبه های مثبت و منفی این واکنش های مرتبط با بروز احساسات لازم است پیشینه جامعه مورد بررسی قرار گیرد و ادامه می دهد: بعضی اوقات عده ای از افراد از برخی حوادث سوءاستفاده می کنند و برای دستیابی به اهداف خود می خواهند به نوع خاصی واکنش داشته باشند و حتی برای آن برنامه ریزی می کنند و به آن نظام خاصی می دهند. این گروه همواره مترصد حادثه ای هستند که بتوانند به خواسته های خود برسند. این موضوع جنبه منفی برخی از این واکنش ها است.
این استاد دانشگاه می گوید: اما جنبه مثبت این است که انتشار استوری ها و پست های اینستاگرامی و به طور کلی واکنش هاش شبکه های اجتماعی نوعی همدردی است که ریشه در آداب و رسوم ما دارد و حالا به شکلی دیگر و در بستری دیگر نمایان می شود. این امر نشان می دهد که گوهر وجودی انسان نیاز به همدردی با مصیبت دیدگان دارد. این همدردی هم تنها معطوف به حادثه انفجار بندر شهید رجایی نیست و در حوادث دیگر در سالیان قبل هم شاهد آن بوده ایم.
او تاکید می کند که باید از این فرصت ها به نحوی استفاده شود تا روحیه همدردی و همراهی با یکدیگر در جامعه تقویت شود و اظهار می کند: یک جامعه به منزله یک پیکره است و فضای مجازی هم جزئی از این پیکرده شده است که می توان نمودی از واکنش به اتفاقات و همدردی را در این فضا مشاهده کرد. این روحیه باید همواره در جامعه فعال باشد تا بتواند نیاز اجتماعی انسان ها را برطرف کند.
همدردی اجتماعی؛ معطوف به وقایع خاص
عاشوری نمودی از همدردی اجتماعی را در واقعه تلخ حادثه انفجار بندر شهیدرجایی می داند اما تاکید می کند: نکته مهم این است که این همدردی یک روند متداوم باشد و در سایر اتفاقات اجتماعی هم وجود داشته باشد. استمرار بخشیدن به این روحیه نیازمند فراهم کردن شرایطی است که انسان ها در همه مواقع نسبت به یکدیگر احساس همدلی و همدردی داشته باشند بی تفاوت نباشند و بتوانند در کنار یکدیگر مشکلات جامعه را بر طرف کنند. چنانچه اگر این روحیه همدلی در موارد مختلف وجود داشت خیلی از مشکلات اجتماعی اقتصادی و… رخ نمی داد و یا به راحتی قابل برطرف شدن بود اما متاسفانه در دیدِ کلی باید گفت که همدلی در جامعه ما کاهش یافته یا معطوف به بروز اتفاقات خاصی مشابه مورد اخیر شده است و این کمرنگ شدن همدلی آسیب هایی در پی خواهد داشت.
منافع «کنار هم بودن» و نفش حکمرانی
او معتقد است که در ابراز همدردی جامعه شرقی به ویژه جامعه ایرانی با جامعه غربی متفاوت است و ادامه می دهد: این تفاوت هم در عرف و فرهنگ ایرانی جامعه و هم در آموزه های دینی وجود داشته و حتی به آن تاکید شده است.
این جامعه شناس می گوید: این «کنار هم بودن» منافع زیادی برای جامعه خواهد داشت که در حوادثی مشابه اتفاق تلخ بندرعباس نمود عینی پیدا می کند اما باید از نظر حکمرانی به گونه ای برنامه ریزی شود که این واکنش ها همیشگی و منسجم باشند.
او در ادامه در پاسخ به این سوال که گذاشتن استوری یا پست برای تسلیت و ابراز همدردی چه تاثیری بر روحیه آسیب دیدگان دارد؟ توضیح می دهد: فضای مجازی هم یک فضای اجتماعی است که نمی توان آن را انکار کرد و اتفاقا باید از آن بهره گرفت. اگر شخصیت های مختلف برای همدلی در این اتفاقِ تلخ خود را سهیم بدانند سبب دلگرمی برای افراد درگیر حادثه می شود. نمی توان گفت همدردی و قوت قلب فقط منحصر به یک فضای حقیقی باشد. از سوی دیگر این همدردی نمی تواند منحصر به توده های جامعه باشد و باید افراد خاص جامعه هم در این حوزه ورود کنند. حضور خواص در فضای حقیقی و مجازی سبب قوت قلب و احساس حمایت آسیب دیدگان می شود. اگرچه واکنش های مجازی به تنهایی کمک نمی کند و باید حمایت های مادی درستی هم از سوی حاکمیت صورت گیرد.
همدلی به شرط عدم سوءگیری
او با تاکید بر اینکه همدردی معنوی در فضای مجازی نباید به گونه ای باشد که موجب ناراحتی خاطر بازماندگان و آسیب دیدگان شود می گوید: گاهی اظهار نظرِ حین همدلی درباره یک واقعه آنهم پیش از مشخص شدن ابعاد و علل آن سبب ناراحتی بازماندگان می شود؛ بنابراین مهم است که همدلی همراه با سوءگیری نباشد. همدردی با آسیب دیدگان باید واقعا از روی خلوص باشد نه اینکه به دنبال اهداف دیگری باشیم. گاهی برخی افراد با علنی کردن همدردی به دنبال مطرح کردن خودشان و یا بهره بردن از آن حادثه هستند.
کمرنگ شدن فرهنگ همدردی
این جامعه شناس فضای مجازی همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا انتشار استوری های آماده در قالب های مشخص و یا Template های آماده اینستاگرام به ویژه در صفحه های عمومی را می توان نوعی رفتار نمایشی دانست؟ توضیح می دهد: نمی توان بدبینانه به این موضوع نگاه کرد. امید می رود استوری گذاشتن از روی خلوص نیت باشد اما اگر از روی ریاکاری و منفعت بردن باشد نه تنها قوت قلبی نیست بلکه مشخص می شود منافع برخی در آن دیده شده است. گذاشتن استوری نمایشی نه تنها درست نیست که مضموم است و باعث ناراحتی آسیب دیدگان می شود چرا که می گویند از ما و شرایط تلخمان سوء استفاده می کنید که دیده شوید. در کل نمی توان از درونِ انسان ها آگاهی کامل داشت که اگر کسی استوری و پست گذاشته از روی حمایت و دلسوزی بوده است یا منافع شخصی و اصلا از نظر اخلاقی و مذهبی هم این موضوع درست نیست.
او همچنین معتقد است که فرهنگ همدردی در ایران کمرنگ شده است و می گوید: فرهنگ همدردی در جامعه ما کمرنگ شده است؛ بنابراین نمی توان تنها به یک اتفاق تلخ بسنده کرد و هجوم همدردی ها در این بخش را دید و آن را فقط درباره یک اتفاق یا حادثه تلخ عنوان کرد که بگوییم اگر در چنین اتفاقی همدردی شعله ور می شود پس همیشه هم شرایط اینگونه است. در کل اگر به نظام اجتماعی دقت کنیم می بینیم که این کمرنگ شدن همدردی بسیار ملموس است و متاسفانه روزبه روز هم روند کاهشی آن شدت می گیرد. در این بین تصور می کنم باید قانون گذاری به نحوی باشد که شرایط روحی و احساسی جامعه را نیز مدنظر قرار دهد که جامعه صرفا مجبور به اطاعت از قوانین نباشد و افراد بتوانند در سایر اتفاقات اجتماعی نیز با یکدیگر همدردی کنند.
عاشوری در پایان بیان می کند: حادثه انفجار بندر شهید رجایی دردناک بود و قلب همه را به درد آورد اما در تداوم آن برای حفظ روحیه همبستگی بهتر است که این اتفاق ریشه یابی شود و علل آن به اطلاع مردم برسد که این موجب اعتماد مردم و تقویت روحیه همدردی آنها خواهد شد تا اگر خدایی ناکرده در آینده هم شاهد بروز چنین اتفاقات تلخی بودیم این روحیه حفظ شود. چون اگر مردم همدردی کنند اما نه واقعه ریشه یابی شود و نه اطلاع رسانی درستی صورت گیرد سبب می شود اعتماد مردم سلب شده و سرمایه اجتماعی تحلیل برود.
انتهای پیام