آیا مشروب حرام است؟ | حکم شرعی الکل در اسلام

آیا مشروب حرام است؟ | حکم شرعی الکل در اسلام

آیا مشروب حرام است؟

بله، بر اساس آموزه های دین مبین اسلام، مصرف هرگونه مشروب الکلی و ماده مست کننده، فارغ از نوع و میزان آن، قطعاً حرام است. این حکم الهی ریشه های عمیقی در آیات صریح قرآن کریم، احادیث قطعی پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع)، و اجماع تمامی فقهای شیعه و سنی دارد. اسلام با این حکم، نه تنها به سلامت جسم و روان فردی توجه داشته، بلکه برای حفظ سلامت و سعادت جامعه نیز تدابیری حکیمانه اندیشیده است. درک این حکم الهی و فلسفه های پشت آن، می تواند مسیر زندگی را به سوی آرامش، رشد معنوی و پایداری اجتماعی هموار سازد و از آسیب های جبران ناپذیر جلوگیری کند. این بحث نه تنها برای مسلمانان، بلکه برای هر انسانی که به دنبال درک عمیق تر از سبک زندگی اسلامی و حکمت های آن است، اهمیت فراوانی دارد.

تعریف «مشروب» و «خمر» از دیدگاه اسلام

واژه «خمر» در زبان عربی و در متون اسلامی، به معنای پوشاننده و مست کننده است. این کلمه به هر مایعی اطلاق می شود که با مصرف آن، حالت طبیعی عقل و هوشیاری انسان پوشانده شده و زائل گردد. از این رو، خمر تنها محدود به شراب انگور نیست و تمامی نوشیدنی های الکلی، صرف نظر از منشأ (مانند جو، خرما یا سایر میوه ها) و فرآیند تولید (تقطیر یا تخمیر)، را شامل می شود. اسلام با این تعریف جامع، یک قاعده کلی و فراگیر را وضع کرده است: «کل مسکر حرام» به این معنا که هر آنچه مست کننده باشد، حرام است. همچنین، روایت مشهوری می گوید: «مایع کثیره یسکر قلیلها حرام»؛ یعنی هر مایعی که مصرف زیاد آن منجر به مستی شود، حتی نوشیدن مقدار کم آن نیز حرام است. این قاعده نشان می دهد که معیار حرمت، صرفاً رسیدن به حالت مستی کامل نیست، بلکه قابلیت مست کنندگی آن مایع، حتی در دوزهای بالاتر، به خودی خود موجب حرمت مصرف می شود. این رویکرد پیشگیرانه، جامعه و افراد را از افتادن در دام اعتیاد و پیامدهای منفی ناشی از مصرف الکل، محافظت می کند.

دلایل حرمت مشروب در قرآن کریم

قرآن کریم، به عنوان کلام وحی و منبع اصلی احکام اسلامی، با بیانی شیوا و منطقی به حرمت مشروبات الکلی پرداخته است. این حرمت در چند مرحله و به تدریج بر جامعه اسلامی نازل شد که نشان از حکمت الهی در هدایت و تربیت گام به گام انسان ها دارد. در ابتدای اسلام، تنها از مستی در هنگام نماز نهی شده بود، اما با گذر زمان و آمادگی جامعه، حکم حرمت به طور قاطع و همیشگی اعلام گردید.

روند تدریجی حرمت در قرآن

مسلمانان در آغاز اسلام به مصرف مشروب خو گرفته بودند و تحریم ناگهانی آن می توانست مقاومت هایی ایجاد کند. از این رو، خداوند متعال با حکمت خود، این حکم را در چند مرحله ابلاغ فرمود. ابتدا در آیه ۲۱۹ سوره بقره، به ضررهای بیشتر مشروب نسبت به منافع اندک آن اشاره شد. سپس در آیه ۴۳ سوره نساء، از اقامه نماز در حال مستی نهی گردید، تا مردم کم کم از آن دوری گزینند و در نهایت، آیات ۹۰ و ۹۱ سوره مائده با صراحت کامل، حرمت مطلق مشروبات الکلی را اعلام کردند. این تدریج در قانون گذاری، اوج درایت و بصیرت الهی را در مواجهه با عادات ریشه دار اجتماعی نشان می دهد.

آیه ۲۱۹ سوره بقره و مفهوم «إثم کبیر»

نقطه آغازین این روند تدریجی، آیه ۲۱۹ سوره بقره است که می فرماید: «یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا…» یعنی «از تو درباره شراب و قمار می پرسند؛ بگو در آن ها گناهی بزرگ و سودهایی برای مردم است، و گناهشان از سودشان بزرگتر است…»
در این آیه، اگرچه به صراحت حکم حرمت بیان نشده، اما با تعبیر «إثم کبیر» (گناهی بزرگ) و تأکید بر اینکه ضرر و گناه آن از هر نفعی بیشتر است، زمینه ذهنی برای پذیرش حکم نهایی فراهم می شود. عبارت «إثم کبیر» به وضوح نشان می دهد که حتی اگر در کوتاه مدت و به ظاهر، منافعی (مانند لذت لحظه ای یا سودهای مادی قمار) برای مردم متصور باشد، مضرات جسمی، روحی، اخلاقی و اجتماعی آن به مراتب ویرانگرتر است. این بیان، عقل را به قضاوت فرا می خواند و انسان را به سوی دوری از آنچه ضررش غالب است، سوق می دهد.

آیات ۹۰ و ۹۱ سوره مائده و پلیدی شراب

اوضاع با نزول آیات ۹۰ و ۹۱ سوره مائده به طور کامل دگرگون شد و حکم قطعی و ابدی حرمت شراب اعلام گردید. خداوند در این آیات می فرماید:

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصَابُ وَ الْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»

«ای کسانی که ایمان آورده اید، شراب و قمار و بت ها و تیرهای قرعه، پلیدی و از عمل شیطان است؛ پس از آن ها دوری کنید، باشد که رستگار شوید.»
و در آیه بعدی آمده است:

«إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَ الْبَغْضَاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ»
«شیطان می خواهد به وسیله شراب و قمار، در میان شما دشمنی و کینه ایجاد کند، و شما را از یاد خدا و از نماز بازدارد؛ پس آیا شما دست برمی دارید؟»
در این آیات، کلمه «رجس» به کار رفته که به معنای پلیدی و نجاست است و به وضوح نشان از ناپاکی باطنی و معنوی مشروب دارد. همچنین، شراب را «عمل شیطان» معرفی می کند که بیانگر منشأ شیطانی و اهداف مخرب آن است. مهم تر آنکه، این آیات به صراحت به آثار مخرب اجتماعی و معنوی شراب اشاره می کنند: ایجاد دشمنی و کینه میان مردم و بازداشتن آن ها از یاد خدا و نماز. این عبارات، تنها یک حکم شرعی نیست، بلکه هشداری عمیق درباره از دست رفتن صلح، امنیت و ارتباط معنوی با خالق است که در اثر مصرف الکل به وجود می آید. در نهایت، با لحنی استفهامی و تأکیدی، انسان ها را به توقف و پرهیز از این گناه فرامی خواند.

حرمت مشروب در روایات و سنت اهل بیت (ع)

پس از قرآن کریم، سنت و روایات معصومین (ع) معتبرترین منبع برای تبیین احکام الهی به شمار می روند. اهل بیت (ع) با تفسیر و تبیین آیات قرآن، ابعاد حکم حرمت مشروب را روشن تر ساخته و حکمت های آن را برای پیروان خود آشکار کرده اند. روایات متعددی وجود دارد که با صراحت کامل بر حرمت شراب و هرگونه مسکر تأکید می کنند.

نقش روایات در تبیین حکم الهی

روایات اهل بیت (ع) نه تنها تأییدکننده احکام قرآنی هستند، بلکه با جزئیات بیشتری به تشریح مبانی و فلسفه این احکام می پردازند. آنها به ما کمک می کنند تا درک عمیق تری از دلایل حرمت پیدا کنیم و صرفاً به ظاهر حکم بسنده نکنیم. معصومین (ع) در مواقع مختلف، چه در پاسخ به سؤالات و چه در قالب توصیه ها و هشدارها، بر این حرمت تأکید کرده اند.

استدلال امام کاظم (ع) درباره «اثم»

یکی از درخشان ترین نمونه های تبیین حکم حرمت شراب توسط اهل بیت (ع)، گفتگوی امام موسی کاظم (ع) با مهدی عباسی، خلیفه وقت است. علی بن یقطین روایت می کند که مهدی عباسی از امام (ع) پرسید: «آیا شراب در قرآن حرام شده است؟ مردم می گویند نهی شده اما حرام نشده است.»
امام کاظم (ع) در پاسخ فرمودند: «شراب در کتاب خدا حرام است.» خلیفه با تعجب پرسید: «در کدام آیه حرام شده؟»
امام (ع) در پاسخ به آلیه ۱۶۵ سوره اعراف استناد کردند که می فرماید: «قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْیَ بِغَیْرِ الْحَقِّ…» یعنی «بگو: پروردگار من فقط کارهای زشت را، چه آشکار و چه پنهان، و گناه «اثم» و ستم ناروا را حرام کرده است.»
امام کاظم (ع) در ادامه، اثم در این آیه را به شراب تفسیر کردند و دلیل آن را آیه ۲۱۹ سوره بقره دانستند که می فرماید: «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ» (از تو راجع به شراب و قمار می پرسند، بگو در این دو، گناه (اثم) بزرگی است و برای مردم نیز منفعتی هم دارد.) با این استدلال محکم، امام (ع) نشان دادند که «اثم» به کار رفته در آیه ۷ سوره اعراف، به طور خاص به شراب اشاره دارد و در نتیجه، شراب از مصادیق امور حرام شده توسط پروردگار است. این گفتگوی هوشمندانه، نه تنها شبهه خلیفه را برطرف کرد، بلکه راه را برای فهم عمیق تر ارتباط آیات و حکم الهی هموار ساخت.

شراب؛ «ام الفساد» و لعن مرتبطین

در روایات اهل بیت (ع)، شراب نه تنها حرام، بلکه «ام الفساد» یعنی مادر تمامی گناهان و پلیدی ها معرفی شده است. این تعبیر، عمق فاجعه باری را که مصرف الکل می تواند برای فرد و جامعه به ارمغان آورد، نشان می دهد. وقتی عقل، که ستون فقرات تمایز انسان از حیوان و چراغ هدایت اوست، با مستی پوشانده شود، زمینه برای ارتکاب هرگونه گناه و لغزش فراهم می گردد. امام صادق (ع) در روایتی می فرمایند: «شراب، کلید هر شر و بدی است.»

علاوه بر این، شدت حرمت شراب به حدی است که روایات، نه تنها مصرف کننده، بلکه ده ها گروه مرتبط با آن را نیز مورد لعن و نفرین قرار داده اند. این گروه ها شامل تولیدکننده، فروشنده، خریدار، حمل کننده، ساقی و حتی کسی که در مجلس شراب خواری حاضر می شود، می باشند. این لعنت ها نشان دهنده آن است که اسلام با هرگونه فعالیتی که به ترویج یا تسهیل مصرف الکل منجر شود، به شدت مخالفت می کند و آن را گناه می شمارد. این رویکرد، درسی برای ساختن جامعه ای پاک و به دور از آلودگی های معنوی است.

حکمت های علمی، پزشکی و اجتماعی تحریم الکل

حکم الهی حرمت مشروب، فراتر از یک فرمان صرفاً تعبدی، دارای حکمت های عمیق علمی، پزشکی و اجتماعی است که با پیشرفت دانش بشری، روز به روز بیشتر آشکار می شوند. اسلام، قرن ها پیش، آنچه را که امروز علم ثابت می کند، برای سعادت انسان ها وضع کرده بود.

آسیب های جسمی و پزشکی

مشروبات الکلی، سمومی هستند که بر تمامی ارگان های بدن تأثیر مخرب دارند. از جمله مهم ترین آسیب های جسمی ناشی از مصرف الکل می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • آسیب به کبد: کبد مسئول سم زدایی بدن است. مصرف مداوم الکل می تواند منجر به کبد چرب، هپاتیت الکلی و در نهایت سیروز کبدی (تخریب بافت کبد) شود که اغلب کشنده است.
  • مشکلات قلبی و عروقی: افزایش فشار خون، آریتمی قلبی (نامنظمی ضربان قلب) و تضعیف عضله قلب (کاردیومیوپاتی) از جمله عوارض الکل بر سیستم قلبی عروقی است.
  • افزایش خطر سرطان: الکل یک ماده سرطان زا شناخته شده است و خطر ابتلا به انواع سرطان ها از جمله سرطان های دهان، گلو، مری، کبد، روده و سینه را به شدت افزایش می دهد.
  • اختلالات مغزی و عصبی: الکل سلول های مغزی را تخریب می کند، باعث از دست رفتن حافظه، کاهش قدرت تصمیم گیری، اختلال در تعادل و هماهنگی عضلات می شود. در موارد شدید، می تواند به سندرم ورنیکه-کورساکوف منجر شود.
  • ضعف سیستم ایمنی: مصرف الکل، توانایی بدن برای مبارزه با عفونت ها را کاهش داده و فرد را مستعد ابتلا به بیماری های مختلف می کند.
  • مشکلات گوارشی و سوءتغذیه: الکل به مخاط معده و روده آسیب می رساند، جذب مواد مغذی را مختل کرده و منجر به سوءتغذیه و بیماری هایی مانند پانکراتیت (التهاب لوزالمعده) می شود.

پیامدهای روانی و اخلاقی

تأثیر الکل بر روان و اخلاق انسان نیز به همان اندازه ویرانگر است:

  • اختلال در قضاوت و هوشیاری: الکل هوشیاری و قدرت تشخیص درست از غلط را از بین می برد، که این خود سرآغاز بسیاری از تصمیمات اشتباه و رفتارهای پرخطر است.
  • افزایش پرخاشگری و خشونت: بسیاری از جرائم خشن، نزاع ها و درگیری ها ریشه در مصرف الکل و از دست دادن کنترل بر رفتار دارد.
  • افزایش خطر افسردگی و اضطراب: در حالی که برخی ممکن است برای فرار موقت از مشکلات به الکل روی آورند، اما در بلندمدت، الکل باعث تشدید افسردگی، اضطراب و سایر اختلالات روانی می شود.
  • ایجاد اعتیاد و وابستگی: الکل ماده ای اعتیادآور است و وابستگی جسمی و روانی به آن، زندگی فرد و خانواده اش را مختل می کند.
  • بی بندوباری اخلاقی: از بین رفتن حیاء و شرم و سستی اراده، می تواند به رفتارهای جنسی نامناسب و سایر انحرافات اخلاقی منجر شود.

تبعات مخرب اجتماعی و اقتصادی

آثار مخرب مشروبات الکلی تنها به فرد محدود نمی شود و کل جامعه را درگیر می کند:

  • افزایش تصادفات رانندگی: بخش قابل توجهی از تصادفات و مرگ و میرهای جاده ای، ناشی از رانندگی در حالت مستی است که خانواده های زیادی را داغدار می کند.
  • بالا رفتن آمار جرائم: بسیاری از دزدی ها، قتل ها، تجاوزها و سایر جرائم، تحت تأثیر الکل صورت می گیرد و امنیت جامعه را به خطر می اندازد.
  • تضعیف بنیان خانواده: مصرف الکل یکی از عوامل اصلی طلاق، خشونت های خانگی، فقر و مشکلات روانی فرزندان است که بنیان خانواده را متزلزل می کند.
  • زیان های اقتصادی: هزینه های درمانی و بهداشتی ناشی از بیماری های مرتبط با الکل، کاهش بهره وری نیروی کار، و خسارات ناشی از جرائم و تصادفات، بار سنگینی بر دوش اقتصاد کشورها تحمیل می کند.

با نگاهی به این لیست بلندبالا از آسیب ها، به وضوح می توان درک کرد که چرا اسلام، با نگاهی جامع و آینده نگر، مصرف الکل را حرام اعلام کرده است. این حکم، نه برای محدود کردن انسان، بلکه برای حفظ جان، عقل، دین، نسل و مال اوست؛ پنج اصلی که در اسلام از اهمیت ویژه ای برخوردارند.

تبیین «شراب خوار تا چهل روز نماز ندارد»

یکی از مفاهیم رایج و گاهی سوءتفسیر شده در مورد عواقب شرعی مصرف مشروب، این جمله است که «شراب خوار تا چهل روز نماز ندارد». درک صحیح این عبارت برای جلوگیری از برداشت های نادرست و از دست دادن امید به رحمت الهی، ضروری است. این جمله به معنای ساقط شدن وجوب نماز نیست، بلکه حاوی یک پیام معنوی عمیق است.

معنای واقعی عدم قبول نماز

وقتی گفته می شود نماز شراب خوار تا چهل روز مورد «قبول» واقع نمی شود، هرگز به این معنی نیست که فرد از انجام نماز معاف است یا نیازی به خواندن آن ندارد. نماز همچنان واجب است و ترک آن به خودی خود گناه کبیره محسوب می شود و عذاب الهی را به دنبال دارد. «عدم قبول نماز» در اینجا به معنای عدم پذیرش معنوی و محرومیت از ثواب کامل، فیوضات الهی و آثار تربیتی و روحی نماز است. به بیان دیگر، نماز از جهت صحت ظاهری صحیح است و تکلیف از گردن فرد ساقط می شود، اما از جنبه کمال معنوی و تقرب به درگاه الهی، مورد پذیرش کامل قرار نمی گیرد.

دلایل روایی و معنوی (آلودگی روح و بقای الکل در بدن)

روایات اهل بیت (ع) به زیبایی این حکمت را تبیین کرده اند:

  1. آلودگی روحی و از بین رفتن قابلیت دریافت فیوضات: امام صادق (ع) در روایاتی فرموده اند: «کسی که یک جرعه شراب بیاشامد، خدا و پیغمبران و مؤمنین او را لعنت می کنند، اگر به مقداری بخورد که مست شود، روح ایمان از او دور می شود و به جایش روح کثیف شیطانی جایگزین می گردد.» و ادامه می دهند که روح ناآرام و بی قرار، فیض الهی را درک نخواهد کرد. روح انسان مانند ظرفی است که برای دریافت رحمت الهی باید پاک و آماده باشد؛ مصرف الکل، این ظرف را آلوده و واژگون می سازد، به طوری که حتی اگر باران رحمت هم ببارد، به درون آن نفوذ نخواهد کرد.
  2. ماندن اثرات الکل در بدن: امام رضا (ع) در پاسخ به سؤال حسین بن خالد در مورد علت «۴۰ روز نماز نداشتن»، فرمودند: «برای این که حق تعالی خلقت انسان را مقدر و معین فرموده با این بیان: وقتی نطفه انسان در رحم مادر قرار می گیرد ۴۰ روز به حال نطفه بعد تبدیل به علقه می شود. تا ۴۰ روز سپس مضغه می شود و ۴۰ روز به این حالت است (و همین طور جلو می رود تا خلقت کامل شود) بنابراین وقتی شخصی شراب می خورد آن شراب ۴۰ روز در بدن او می ماند و تا این زمان که بقایا و ذرات شراب در جوف او باقی است نماز نباید مقبول درگاه الهی واقع شود.» این روایت نشان می دهد که اثرات جسمی و روحی الکل تا مدت ها در بدن باقی می ماند و این بقایا مانعی برای رسیدن به اوج معنویت و قبولی کامل عبادات است.

این دیدگاه، عمق نگاه اسلام به ارتباط جسم و روح و تأثیر اعمال بر وضعیت روحی انسان را آشکار می سازد. نماز، ارتباطی معنوی است که نیازمند پاکی و توجه قلبی است و الکل این پاکی و آمادگی را از بین می برد.

اهمیت توبه و بازگشت به درگاه الهی

با وجود شدت این عواقب، اسلام هرگز راه بازگشت و امید را نمی بندد. باب توبه و رحمت الهی همواره به سوی بندگان باز است و توبه نصوح و بازگشت واقعی به درگاه خداوند، می تواند آلودگی ها را زدوده و انسان را دوباره در مسیر رحمت الهی قرار دهد. اگر فردی از گناه شرب خمر توبه کند و عزم جدی بر ترک آن داشته باشد، نمازهایش دوباره مورد قبول کامل واقع شده و می تواند از فیوضات معنوی آن بهره مند شود. توبه واقعی یعنی پشیمانی از گذشته، تصمیم بر ترک گناه در زمان حال و عهد بر عدم بازگشت به آن در آینده. این پیام، نوری از امید برای کسانی است که به هر دلیلی در دام این گناه افتاده اند و می خواهند زندگی جدیدی را آغاز کنند.

نتیجه گیری: نگاه جامع و حکیمانه اسلام

حرمت مشروبات الکلی در اسلام، نه یک ممنوعیت ساده، بلکه نمادی از نگاه جامع و حکیمانه این دین به سعادت و کمال انسان است. دلایل متعدد شرعی، علمی و فلسفی که برای تحریم الکل ذکر شد، همگی تأکید بر یک حقیقت دارند: این حکم برای محافظت از عقل، جان، دین، نسل و مال انسان وضع شده است. اسلام با این فرمان الهی، به دنبال محدود کردن آزادی انسان نیست، بلکه می خواهد او را از آسیب های جبران ناپذیر جسمی، روانی، اخلاقی و اجتماعی که حاصل از مصرف الکل است، در امان نگه دارد.

تصور اینکه شراب می تواند آرامش بخش یا راه گشای مشکلات باشد، توهمی بیش نیست؛ زیرا در نهایت، تنها رنج و تباهی به ارمغان می آورد. این آموزه ها ما را به تفکر عمیق در حکمت احکام الهی دعوت می کنند و نشان می دهند که راهنمایی های خالق، همواره به سوی بهترین ها برای مخلوقش است. انتخاب زندگی سالم، پاک و معنوی، مسیری است که نه تنها آرامش و خوشبختی دنیوی را به همراه دارد، بلکه سعادت اخروی را نیز تضمین می کند. امید است با پیروی از این دستورات حیات بخش، جامعه ای سالم تر، پویا تر و با ایمان تر بسازیم.

دکمه بازگشت به بالا