بررسی تاریخی سبکهای هنری در بازیهای ویدئویی
در دههی ۱۹۸۰ میلادی شکل جدیدی از ماجراجوییهای گرافیکی منتشر شدند که شبیه بازیهای اشاره و کلیک بودند اما دوربین اولشخص را ارائه میکردند. یکی از معروفترین بازیهای این سبک به نام The 7th Guest در سال ۱۹۹۳ به انتشار رسید و به قدری فراگیر شد که ، موسس از آن به عنوان «یک استاندارد جدید در سرگرمیهای تعاملی» یاد کرد. چند ماه بعد از The 7th Guest، بازی خاطرهانگیز Myst منتشر شد و ضمن اینکه اکثر منتقدین بازیهای ویدیویی را به تحسین واداشت، به فروش بالایی روی رایانههای شخصی دست یافت.
در اواخر دههی ۱۹۹۰ از محبوبیت ژانر ماجراجویی گرافیکی تا حدی کاسته شد، به طوری که لوکاس آرتس حتی از میزان فروش شاهکاری چون (سال ۱۹۹۸) نیز اعلام نارضایتی کرد. با این حال در سالهای اخیر نمونههای موفقی هم در این ژانر دیده شدهاند که از میان آنها میتوان به و و و و اشاره کرد.
سایر زیرسبکها
نوع دیگری از بازیهای ماجراجویی وجود دارند که به آنها اکتشافی گفته میشود. بازیهای اکتشافی روی روایت قصه تمرکز میکنند و به بازیکن اجازه میدهند تا از طریق جستجو و اکتشاف در محیط، با داستان بازی آشنا شود.
مثل سبک رمان تصویری، بازیهای اکتشافی نیز پازلهای کمتری دارند و یا اصلا فاقد هر گونه پازل هستند. بازیهای این سبک، بازیکن را برای گشت و گذار در یک محیط بزرگ آزاد میگذارند و به وسیله کتابها، یادداشتها و سایر سرنخها موجود در مکانهای مختلف، داستان خود را تعریف میکنند.
اگرچه سادگی بیش از حد گیمپلی بازیهای اکتشافی باعث شده تا بازیکنها لقب تمسخرآمیز «شبیهساز پیادهروی» را برای این سبک برگزینند، اما فضاسازی و اتمسفر بازیهای اکتشافی به ندرت در سایر سبکها دیده میشود. و و و و از جمله برجستهترین بازیهای این سبک هستند.
نگاهی به وضعیت سبک ماجراجویی در سالیان اخیر
آنچه خواندید، مروری بر تاریخچه سبک ماجراجویی و بازیهای مهم آن بود. شما میتوانید نظرات خود را درباره این ژانر دوستداشتنی با زومجی در میان بگذارید.این مقاله اولین بار در تاریخ ۱۶ آذر ۱۳۹۴ در زومجی منتشر شد و حالا ویرایش و بهروزرسانی شده است.
گستره بازیهای ویدیویی روز به روز در حال افزایش است و این سرگرمی جذاب، حالا طرفداران بیشماری در سرتاسر جهان دارد. تنوع سبک های بازی به گونهای است که هر فرد با هر ذوق و سلیقهای میتواند بازی مورد علاقهاش را تجربه کند. اصولا «سبک» یا «ژانر» به معیارهای مشخصی گفته میشود که برای دستهبندی گونههای مختلف هنر یا سرگرمی به کار میروند.
سبکها هم روی فرهنگ عامه اثر میگذارند و هم از آن متاثر میشوند. با افزایش روزافزون محصولات فرهنگی و هنری (به ویژه نوع الکترونیکی آنها)، نیاز به طبقهبندی این محصولات بیش از پیش احساس میشود؛ به این ترتیب مصرفکنندگان نیز به راحتی میتوانند محصول مورد نظرشان را انتخاب کرده و از آن استفاده نمایند.
طبقهبندی بازیهای ویدیویی در سبکهای مختلف بر اساس ویژگیهای گیمپلی آنها صورت میگیرد. بر خلاف فیلمها یا کتابها که برای دستهبندی آنها به داستان و حال و هوای آثار توجه میشود، در تفکیک سبکهای بازیها، قصه یا ویژگیهای بصری به هیچوجه اهمیتی ندارند.
برای مثال وقتی میگوییم فلان بازی یک تیراندازی اولشخص است، به این موضوع توجه نمیکنیم که قصه آن در زمان جنگ جهانی دوم رخ میدهد و یا روایتگر نبردهای مدرن و آیندهگرایانه است؛ یک بازی نقشآفرینی نیز چه در دنیایی فانتزی اتفاق بیفتد و چه حال و هوای علمی-تخیلی داشته باشد، همچنان یک نقشآفرینی است.
اولین تلاش برای دستهبندی بازیها در سال ۱۹۸۴ و توسط کریس کرافورد در کتابی با عنوان «هنر طراحی بازیهای رایانهای» صورت پذیرفت. کرافورد که خودش سابقه طراحی و نویسندگی بازی را داشت، کتابش را با توجه ویژه به تجربه شخصی بازیکنها از گیمپلی بازیهای هر سبک نوشت. کرافورد در این کتاب اشاره میکند که با توجه به پیشرفت مداوم و پیوسته بازیهای ویدیویی، احتمالا طبقهبندی ارائه شده توسط او خیلی زود منسوخ و از مُد افتاده خواهد شد.
پیشبینی او در مدت کوتاهی به وقوع پیوست و تحولات زیادی در دنیای بازیها به وجود آمدند؛ برای مثال دو سبک تیراندازی سهبعدی و سکوبازی که در زمان نوشتن کتاب کرافورد رواج کمتری داشتند بعدها به محبوبیت بسیار زیادی رسیدند. امروزه هم شاهد ظهور سبکهای کاملا جدیدی مانند بتل رویال هستیم که در گذشته اسمی از آنها شنیده نمیشد.
همانطور که اشاره کردیم، در بحث سبک شناسی بازی، مهمترین نکتهای که باید به آن توجه شود گیمپلی بازی است. نامگذاری سبکها با توجه به هدف بازی و شخصیت اصلی آن صورت میگیرد و گاهی زاویه دید بازیکن نیز در این امر موثر خواهد بود. برای مثال تیراندازی اولشخص سبکی است که هدف اصلی در آن تیراندازی کردن است و بازیکنها صحنههای بازی را از نمای اولشخص میبینند.
معرفی انواع سبک های بازی
حالا بیایید کمی بیشتر با انواع سبکهای هنری در بازیهای رایانهای آشنا شویم. اگر بخواهیم تمام این سبکها را به تفکیک و با در نظر گرفتن تفاوتهای کوچکشان مورد بررسی قرار دهیم، شاید تعداد آنها از ۵۰ تا نیز تجاوز کند، اما همان گونه که گفتیم، زیرسبکها را میتوانیم به عنوان زیرمجموعهی سبکهای اصلیتر در نظر بگیریم. با این توضیح میتوان گفت که تنها ۸ سبک کلی برای بازیها وجود دارد: اکشن، تیراندازی، ماجراجویی، اکشن-ماجراجویی، نقشآفرینی، استراتژی، شبیهسازی و ورزشی.
تمام این سبکها دارای زیرشاخههای دیگری هستند که قصد نداریم در این مقاله به آنها بپردازیم و در آینده به طور مفصل دربارهشان صحبت خواهیم کرد. در تصویر زیر علاوه بر ۸ ژانر اصلی بازیهای ویدیویی میتوانید مهمترین زیرسبکهای آنها را نیز مشاهده کنید.
همانطور که میبینید ژانر اکشن بزرگترین دایره را در اختیار دارد و این یعنی میزان توجه بازیکنها به بازیهای این سبک از بقیه بیشتر است. همچنین تداخل دایره سبکهای تیراندازی، اکشن-ماجراجویی و نقشآفرینی با دایره سبک اکشن، نشان دهنده تشابه گیمپلی بازیها در این ژانرها است.
هر کدام از این سبکها طرفداران خاص خود را دارند و به لحاظ فروش و میزان محبوبیت با یکدیگر متفاوتند. به طور کلی طبق آخرین تحقیقاتی که انجام شده است، هرچه به جلوتر میرویم، گرایش بازیکنها به بازیهای سریع و پرهیجان بیشتر میشود.
سال گذشته حدود ۳۰ درصد بازیهایی که توسط بازیکنها خریداری شدهاند دارای سبک اکشن بودند؛ پس از ژانر اکشن نیز سبکهای تیراندازی (تقریبا ۲۰ درصد) و ورزشی (تقریبا ۱۰ درصد) جزء پرطرفدارترین سبکها هستند. البته صاحبان رایانههای شخصی در این مورد با سایر بازیکنها همسلیقه نیستند و به سبکهای آرامتر مثل استراتژی و نقشآفرینی علاقه بیشتری نشان میدهند.
تمام آنچه در این مقاله به آن اشاره شد، تنها مقدمهای کوتاه برای معرفی سبکهای مختلف بازیهای ویدیویی بود. ما در نظر داریم تا به طور جداگانه به هر یک از سبکهای اصلی بازیها و همچنین زیرسبکهای آنها بپردازیم و شما را با تاریخچه و بازیهای مهم هر سبک بیشتر آشنا کنیم.
امیدواریم مجموعه مقالات سبک شناسی بازی که طی روزهای آینده در منتشر میشوند، به بازیکنها و بازیسازهای داخلی در شناخت بهتر بازیهای ویدیویی و آشنایی با قواعد کلی آنها کمک کنند. پس فراموش نکنید که قسمتهای آینده مقالات سبک شناسی بازی را دنبال کرده و نظرات خود را درباره این مقالات با ما در میان بگذارید.